سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
درباره

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
ابر برچسب ها
ولید اسماعیل یکی از اعضای ائتلاف موسوم به دفاع از صحابه در خبری اعلام کرد اولین مسجد شیعیان در شهر آسوان مصر چند روز دیگر افتتاح خواهد شد.این ائتلاف سلفی اعلام کرده با مدیر دفتر شیخ الازهر تماس گرفته شده و خواستار رسیدگی وی شده اند و در این مورد قول مساعد به آنها داده شده است.

به گزارش «شیعه نیوز»، ولید اسماعیل یکی از اعضای ائتلاف موسوم به دفاع از صحابه در خبری اعلام کرد اولین مسجد شیعیان در شهر آسوان مصر چند روز دیگر افتتاح خواهد شد.

وی افزود : از سه سال پیش از ساخت این مسجد آگاه بوده اما در این مورد سکوت کرده است. سه تن از رهبران شیعیان مصر " دکتر احمد راسم النفیس، محمود جابر، و سالم الصباغ" از بانیان اصلی این مسجد هستند.

این ائتلاف سلفی اعلام کرده با مدیر دفتر شیخ الازهر تماس گرفته شده و خواستار رسیدگی وی شده اند و در این مورد قول مساعد به آنها داده شده است. هم چنین جهت جلوگیری از ایجاد فتنه محل دقیق روستایی که این مسجد در آن بنا شده فاش نشده است.

علاء سعید دبیر کل این ائتلاف در اظهاراتی گفت: ساخت مساجد شیعی مسئله واقعا مهم و حساسی است و باید اقدامات جدی برای جلوگیری از آن انجام شود و کنفرانس ها و نشست های تخصصی دراین مورد برگزار شود.










 

سرهنگ حسین عشقی فرمانده قرارگاه عملیاتی کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، از مراسم تبادل پیکرهای پاک شهدای تازه تفحص شده با اجساد عراقی خبر داد و گفت : بنا به توافق به عمل آمده با طرف عراقی و توافقات دوجانبه بین عراق و ایران ، پیکر مطهر 92 شهید دفاع مقدس امروز وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شدند  .




وی افزود : پیکر این شهدا ، که طی عملیات برون‌ مرزی در داخل خاک عراق توسط کمیته جست وجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح کشف شده بودند ، ساعت 10 صبح امروز پنج‌شنبه 24 مرداد ماه 92 از طریق مرز شلمچه به خاک جمهوری اسلامی منتقل شدند . همچنین اجساد 46 سرباز کشته ‌شده عراقی که طی عملیات تفحص در داخل خاک ایران کشف شده بود به‌ همراه 15 جسد عراقی که در عملیات تفحص برون‌ مرزی اخیر در داخل خاک عراق پیدا شده بودند امروز تحویل مقامات عراقی داده شد .عشقی در ادامه تصریح کرد : بدین ترتیب  در مراسم تبادل امروز 92 پیکر پاک شهید ایرانی تحویل گرفته و 61 جسد عراقی تحویل داده‌ایم . پس از مراسم تبادل سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جست ‌وجوی مفقودین نیروهای مسلح که در مراسم تبادل حضور داشت ، در مصاحبه خبری خود این جزئیات را مطرح کرده است.

فرمانده قرارگاه عملیاتی کمیته جست‌ وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به بررسی پیکرهای شهدای تحویل گرفته شده گفت : هنوز در مورد هویت این شهدا نمی ‌توان نظر داد . با بررسی ‌هایی که در آینده انجام می شود تعداد شهدای گمنام و شناسایی شده مشخص خواهد شد . این شهدا هم اکنون در حال انتقال به معراج شهدای اهواز می ‌باشند .وی در پایان گفت : پیکر مطهر این 92 شهید دفاع مقدس در ایام شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام ) تشییع و تدفین خواهند شد.







   عیداست ودلم خانه ی ویرانه بیا          این خـانه تکـاندیم ز بیگــــانه بیـــا

   یـــــک ماه تمام میهمــانت بودیم            یک روز به میهمانی این خانه بیا





چندی پیش انتخابات هیأت مدیره دانشگاه کالیفرنیا برگزار شد که برای نخستین بار یک دختر مسلمان با اکثریت آرا موفق به عضویت در هیأت مدیره شد.

«سعدیه سیف الدین» 21 ساله با کسب 25 رأی موافق توانست هیأت مدیره این دانشگاه شود که با عصبانیت شدید اعضای یهودی دانشگاه روبرو شد.




براساس این گزارش، دانشگاه کالیفرنیا با دارا بودن 222 هزار دانشجو با شرکت های رژیم صهیونیستی ارتباط دارد که به گفته مسئولان آن انتخاب یک دختر مسلمان نقض قوانین این رژیم را درپی دارد!
اعضای یهودی این دانشگاه تهدید کردند که مخالفت خود را با این اقدام با بیان اینکه این انتخاب حقوق بشر اسرائیل در منطقه را نقض می کند اعلام کردند امکان محرومیت مالی این دانشگاه از سوی شرکت های اسرائیلی وجود دارد.هچنین کمیته‌ای صهیونیستی موسوم به "سیمون ویزنتال" که از سال 1913 در آمریکا تاسیس شده است، با انتقاد شدید این انتخاب نسبت به عواقب آن ابراز نگرانی کرده است.
این کمیته که هدف اصلی آن زنده نگه داشتن هولوکاست در یاد مردم آمریکاست، خواستار هیأت مدیره دانشگاه کالیفرنیا 26 عضو دارد و سعدیه سیف الدین به مدت یک سال به عضویت این هیأت درآمده است.سعدیه با ابراز خوشحالی از این انتخاب در سخنان کوتاهی ضمن ابراز خوشحالی از این انتخاب اظهار کرد: تلاش خواهد کرد در آینده تحول بزرگی در سیستم آموزشی دانشگاه ایجاد کرده تا افراد بیشتری از اقوام مختلف برای تحصیل جذب دانشگاه شوند.





سالروز شهادت شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی گرامی باد 

 





 

… شهید بابایی اوایل انقلاب در نیروی هوایی ستوان یک بود. در فاصله‏ی سه سال، درجه‏ی سرهنگی گرفت و فرمانده‏ی آن پایگاه در اصفهان شد؛ یعنی از ستوان یکی به سرهنگ تمامی ارتقا یافت. آن زمان هم سرهنگی درجه‏ی بالایی بود؛ یعنی بالاتر از سرهنگ، نداشتیم… فقط دو درجه‏ی سرتیپی در ارتش بود: فلّاحی، که پیش از انقلاب به درجه‏ی سرتیپی رسیده بود و ظهیرنژاد که به دلیلی، در اوایل جنگ به او درجه‏ی سرتیپی اعطا شد. سایر افسران، سرهنگ بودند؛ اما شهید بابایی با نصب درجه‏ی سرهنگی به پایگاه اصفهان رفت. می‏دانید که پایگاه اصفهان هم از پایگاه‏های بسیار بزرگ و مفصّل است. سال شصت بود. آن پایگاه واقعاً مرکزی بود که در زمان بنی‏صدر، امام را هم قبول نداشتند و قبلش هم، آن‏جا مرکز جنجالی و پرمسأله‏ای محسوب می‏شد. اولِ انقلاب، همین آقای محمّدیِ دفتر خودمان – آقای “محمّدی گلپایگانی” – به عنوان نماینده‏ی مسئول عقیدتی – سیاسی، در آن‏جا فعّالیت می‏کردند. ایشان مرتب مسائل آن‏جا را گزارش می‏کردند. عدّه‏ای ضدّ انقلاب و عدّه‏ای هم نفوذی‏های گروه‏های به‏ظاهر انقلابی، در پایگاه نفوذ کرده بودند و واقعاً به‏کلّی یأس‏آور بود. فرمانده‏ی آن‏جا، زمانی که در وزارت دفاع بودم، می‏گفت: “اصلاً نمی‏توانم پایگاه را اداره کنم! ” همین‏طور، همه چیز را رها کرده بود. در چنین شرایطی، شهید بابایی به این پایگاه رفت – این‏که “یک‏لاقبا” می‏گویند، واقعاً با یک‏لا قبا به آن‏جا رفت – و همه چیز را راه انداخت. او حقیقتاً پایگاه را متحوّل کرد….
… یک بار من به آن پایگاه رفتم و ایشان، سمیلاتورهای آموزشی را به من نشان داد. شهید بابایی، خودش هم خلبان بود؛ خلبان “اف 14″. یعنی رتبه‏ی خلبانیش رتبه‏ی بالایی بود. ایشانْ خیلی به من محبّت داشت. من هم واقعاً از ته دل، قدر شهید بابایی را خیلی می‏دانستم….
… یک بار که به اصفهان رفتم – من، دو – سه بار به پایگاه اصفهان رفته‏ام – نزد من آمد و گفت: “اگر شما اجازه بدهید، ما بچه‏های سپاه را این‏جا بیاوریم و به آنان آموزش خلبانی بدهیم”… با بچه‏های سپاه، خیلی خودمانی و رفیق بود. می‏گفت: “فقط برای انقلاب و رضای خدا، بچه‏های سپاه را آموزش دهیم. ” گفتم: “حالا دست نگه دارید. الان این کار مصلحت نیست؛ تا ببینیم بعداً چه می‏شود. ” در غیر این صورت، وضعیّت نیروی هوایی، حسابی به هم می‏خورد. به‏هرحال، ایشان آرام آرام همان پایگاهی را که آن همه مسأله داشت، به‏کلّی متحوّل کرد….









شهید بابایی به روایت رهبر معظم انقلاب

سال 61 شهید بابایى را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکارى اصفهان. درجه‌ى  این جوان حزب‌اللهى سرگردى بود، که او را به سرهنگ تمامى ارتقاء دادیم.  آن‌وقت آخرین درجه‌ى ما سرهنگ تمامى بود. مرحوم بابایى سرش را مى‌تراشید و  ریش مى‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختى بود. دل همه  مى‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، مى‌لرزید، که آیا مى‌تواند؟ اما  توانست. وقتى بنى‌صدر فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادى بودند که دل  صافى نداشتند و ناسازگارى و اذیت مى‌کردند؛ حرف مى‌زدند، اما کار  نمى‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و  نمونه‌یى از این قضایا را نقل کرد. خلبانى بود که رفت در بمباران مراکز  بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبان‌هایى بود که از اول با  نظام ناسازگارى داشت.


 
شهید عباس بابایى با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتى یک شب او را با خود به  مراسم دعاى کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید  بابایى تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمام چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ى  خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامى‌ها این چیزها خیلى مهم است. یک روز  ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلبا و روحا تسلیم بابایى شده بود. شهید بابایى  مى‌گفت دیدم در دعاى کمیل شانه‌هایش از گریه مى‌لرزد و اشک مى‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! دعا کن من شهید بشوم! این را بابایى پس از شهادت  آن خلبان به من گفت و گریه کرد. او الان در اعلى‌علیین الهى است؛ اما بنده  که سى سال قبل از او در میدان مبارزه بودم، هنوز در این دنیاى خاکى گیر  کرده‌ام و مانده‌ام! ما نرفتیم؛ معلوم هم نیست دستمان برسد. تأثیر معنوى  این‌گونه است. خود عباس بابایى هم همین‌طور بود؛ او هم یک انسان واقعا مؤمن و پرهیزگار و صادق و صالح بود.